شهر خلاق

خلاقیت در معنای ساده آن، پروسه ی خلق یک اثر است که با آمیزش ایده ها و تفکرات نوآورانه و جذاب در رابطه ی با آن اثر رخ می نماید و نقطه ی التزام این و دیعه ی ذاتی، شناخت صحیح و سالم آن اثر است. حکایت مستمر توسعه همه جانبه ی جوامع شهری در بستر متنوع رفتارها، فرهنگ ها و خلقیات از یک طرف و رقابت فزاینده ی اقتصاد و تکنولوژی در شهرها زیر سایه ی ساختار کنونی جهان ما از طرف دیگر وم تمرکز اساسی بر ابتکارات و نوآوری ها را بیش از پیش عیان می سازد. لذا در تداوم توصیف خلاقیت، شهر خلاق، محمل ابتکارات و فن آوری، بهبود کیفیت اجتماعی، مطلوبیت محل زندگی، اقتصاد مطبوع، نسق های منعطف در جهت مدیریت شهر و رهبری خلاقانه می باشد (مهدوی، ۱۳۹۵).

مفهوم خلاقیت اساساً ریشه در ویژگی های انسانی دارد که جنبه های روان شناسانه و عصب شناسانه آن کاملاً در علوم مرتبط با آن به ویژه روان شناسی تعریف و تشریح شده است و در آنجا خلاقیت نوعی تفکر با صفت واگرایی است که در موقعیت های تازه و مبهم بروز می کند و پاسخ های غیر معمول را به وجود می آورد. با وجود این، واژه مذکور به طور خاص در سال های اخیر با مقوله نوآوری و رقابت اقتصادی پیوند خورده است تا آنجا که امروزه عملاً از خلاقیت به عنوان ویژگی کلیدی اقتصاد جوامع توسعه یافته نام برده می شود. ردپای پیدایش مفهوم خلاقیت در اقتصاد شهری را می توان در نظریه شهر خلاق و در آثار نظریه پردازانی مانند جین جیکوبز دنبال کرد. جیکوبز در کتاب شهرها و رفاه ملل: اصول زندگی اقتصادی، بر این نکته تأکید می کند که به منظور دستیابی به اقتصاد شهری خلاق، وجود افراد خلاق و گرو ه های مخاطره پذیر که مهارت لازم در نوآوری و توانایی در استفاده منعطف از تکنولوژی را دارند، همچنین ایجاد شبکه هایی در میان آنها بسیار مهم است و نکته ضروری این است که به محیط شهری نائل شویم که چنین افراد و مجموعه هایی را در خود جای دهد. از سوی دیگر یکی از عرصه های جدید و عمده بروز خلاقیت های اقتصادی را می توان در فرهنگ و اقتصاد فرهنگی دید. از این منظر فرهنگ محرکی است که سرمایه گذاران را به شهر جذب می کند و البته نقش فرهنگ به عنوان ایجادکننده تنوع در شهرها نیز قدرتمند است چرا که باعث منحصر به فرد شدن ویژگی های مکانی می شود (شبانی، ایزدی، 1393).

نظریه شهر خلاق و پیدایش ت گذاری های مداخله گر در بافت های شهری با چشم انداز این نظریه (البته در چارچوب کلان بازآفرینی فرهنگ مبنا) به دلیل توجه متناسب به ابعاد اجتماعی -اقتصادی از یکسو و ظرفیت های محلی از سوی دیگر، در میان ت گذاران و متخصصان شهری مورد استقبال گسترده ای واقع شده است. شهر و طبقه خلاق که پیدایش آنها نیز در قالب تغییر پارادایم ها و الگوهای توسعه شهری در دوران پسا صنعتی رخ داده، توجه زیادی را در جامعه دانشگاهی و متصدیان شهری در چند دهۀ اخیر به خود جلب کرده است؛ چرا که توانسته است چشم اندازها و راهبردهایی را برای ارتقای توسعه اقتصادی در شهرها ارائه دهد. این نظریه، فرصت هایی را برای پرداختن به مقوله اقتصاد فرهنگی در پاسخگویی به نیازهای بخش های خلاق شهر از سویی و مخاطبان این گونه محصولات (گردشگران) از سوی دیگر فراهم کرده است. در واقع این سرفصل، چشم انداز وسیع تری را پیش روی شهرها قرار داده که در آن تأ کید بر اهمیت فرهنگ به عنوان عامل توسعه، مستقل از دیگر عوامل کلاسیک توسعه شهری است. در این عاملِ جدیدِ توسعۀ شهر، ایده آن است که فعالیت ها با فرهنگ و خلاقیت مرتبط است و به همان میزان ترا کم فرصت های ارائه محصولات را برای شهرها به همراه دارد. (ایراندوست، غلامی زارچی، 1394).

اولین جایی که مفهوم شهر خلاق به طور مشخص در قالب یک سند نظریه ای ارائه شد در کار بیانچینی و لندری (1995) بود. تا آن زمان به خلاقیت در معنایی گسترده و عام توجه می شد، اما پس از این، خلاقیت در چارچوب این سؤال تعریف می گردید که فرهنگ به عنوان موتور توسعه اقتصادی شهر و چطور نوآوری می تواند به شهرها در حل مشکلاتشان کمک کند. با ورود ایده و مطرح شدن جدی واژه صنایع فرهنگی در اقتصاد شهرهای » عاملی جهت ارائه تصویری نمادین از شهر در سازوکار جهانی اقتصاد بریتانیایی و بازآفرینی شهری متکی بر فرهنگ در اواخر دهۀ 1980 و اوایل 1990 واژه خلاقیت در بستر تأکید اتحادیه اروپا بر اجرای برنامه پایتخت فرهنگی اروپا، بار معنایی متکی بر فرهنگ و فعالی تهای مرتبط با برنامه مذکور را به خود گرفت و تا اواخر دهۀ 1990 میلادی، مفهوم آکادمیک شهر خلاق در اروپا با پتانسی لهای بازآفرینانه نگاه حاکم بر برنامه پایتخت فرهنگی اروپا مطابقت کامل داشت (شبانی، ایزدی، 1393).

 

انجام پایان نامه برنامه ریزی شهری

انجام پایان نامه طراحی شهری

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها